بدنبال درخواست بندگان در سوره حمد «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»، بلافاصله مسیر هدایت روشن می شود. بر سر در مسیر رمز «الم» قرار می گیرد تا غیر از مبارز طلبی، تنها افراد خاصی بتوانند آن را باز کنند. افرادی که «متقین» نامند. اما آنها چه کسانی هستند؟ چه کسانی می توانند از این فرصت هدایت استفاده کنند؟ در ادامه آیات به این سوال پاسخ داده می شود و متقین با 5 ویژگی توصیف می گردند:
- ایمان به غیب «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»- قرآن، هستى را به دو بخش تقسیم مى کند: عالم غیب و عالم شهود. متّقین به کلّ هستى ایمان دارند، ولى دیگران تنها آنچه را قبول مى کنند که برایشان محسوس باشد. حتّى توقّع دارند که خدا را با چشم ببینند، چنان که برخى به حضرت موسى (س) گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم، مگر آنکه خداوند را آشکارا مشاهده کنیم» (بقره، آیه 55)
در اینکه آیا ایمان به غیب در اینجا تنها اشاره به ایمان به ذات پاک پروردگار است، و یا مفهوم وسیعى دارد که عالم وحى و رستاخیز و جهان فرشتگان و به طور کلى آنچه ما وراى حس است را شامل مى شود، در میان مفسران بحث است.
- برپایی نماز «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ»- ایمان، از عمل جدا نیست. پس بعد از ایمان آوردن باید نماز به پا داشت. فعل مضارع «یُقِیمُونَ» نشان می دهد که برگزارى نماز، باید دائمى باشد نه موسمى و مقطعى.
- انفاق از روزی «رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ»- بعد از اصل ایمان، مهمترین اصل عملى، اقامه ى نماز و انفاق است. در حقیقت متقین علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار، رابطه نزدیک و مستمرى با خلق خدا دارند. در جامعه ى الهى، اضطراب ها و ناهنجارى هاى روحى و روانى و کمبودهاى معنوى، با نماز درمان مى یابند و خلأهاى اقتصادى و نابسامانى هاى ناشى از آن، با انفاق مرتفع مى گردند. قابل توجه اینکه قرآن نمى گوید: از اموالشان انفاق مى کنند، بلکه مى گوید: از آنچه به آن ها روزى دادیم «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»، و به این ترتیب مساله انفاق را به تمام نعمت های مادى و معنوى شامل علم، آبرو، ثروت، هنر و ... تعمیم مى دهد.
انفاق یک قانون عمومى در جهان آفرینش و مخصوصا در بدن هر موجود زنده است. قلب انسان تنها براى خود کار نمى کند، بلکه از آنچه دارد به تمام سلول ها انفاق مى کند. مغز، ریه و سایر دستگاه هاى بدن نیز، همه از نتیجه کار خود دائما انفاق مى کنند، و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد.
این طرز تفکر، روح انسان را از بخل و حسد پاک مى کند، و جهان" تنازع بقا" را به"دنیاى تعاون" تبدیل مى سازد، دنیایى که هر کس از مواهبى که دارد در اختیار همه نیازمندان می گذارد، و همچون آفتاب نورافشانى می کند بى آنکه انتظار پاداشى داشته باشد.
عبارت «رَزَقْناهُمْ» همچنین نشان می دهد که انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق هر کس را از حلال مقدّر مى کند. علاوه براین، اگر باور کنیم که همه نعمت ها از جانب خداست، بهتر مى توانیم قسمتى از آن را انفاق کنیم و مغرور نمی شویم.
- ایمان به قرآن و سایر انبیاء الهی «یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»- متقین نه تنها ادیان آسمانى را مایه تفرقه و نفاق نمى شمرند، بلکه وسیله اى براى ارتباط و پیوند میان انسان ها مى دانند چراکه همه ادیان الهی یک هدف را دنبال مى کنند.
- یقین به آخرت «بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ »- و در نهایت تقواى واقعى، بدون یقین به آخرت ظهور پیدا نمى کند.
پاداش اهل تقوى، حرکت در مسیر درست تحت نظارت مستقیم خداوند متعال و رسیدن به رستگارى و فلاح است، رسیدن به بلندترین قلّه سعادت و خوشبختی «وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
پ.ن: برگرفته از تفسیر نمونه و نور