«مثل ایشان مانند کسی است که آتشی بیفروزد، و همین که پیرامون خود را روشن کرد، خداوند روشنی آنان را ببرد و در تاریکی که چشم نمی‏ بیند آنها را رها سازد»

«آنها کر و گنگ و کورند و (از گمراهی خود) بر نمی‌گردند» بقره: 17-18

 

در آیات گذشته، صفات متعددی برای شناسایی منافقین ذکر شد: افرادی دورو، بی ایمان، حیله گر، دروغگو، فاسد، بی خرد و بی شعور، که با قلب هایی بیمار، و به اسم اصلاحات مدام بدنبال ایجاد فساد در زمین هستند و افراد با ایمان را به تمسخر می گیرند. آنها در تجارتخانه دنیا گمراهی می خرند و راه راست را نمی پذیرند.

علیرغم تمام توصیفاتی که ارائه شد، خداوند متعال مثالی محسوس برای تفهیم بهتر روحیّات و حالات منافقان ارائه می کند:

آنان آتش افروزند، ولی خداوند آتش آنها را خاموش کرده، و دود و خاکستر و تاریکی برای آنها باقی می ماند.

منافقین فکر مى کردند با این آتش مختصر مى توانند با ظلمت ها به پیکار برخیزند، اما ناگهان آتش به سردى و خاموشى مى گراید و بار دیگر در تاریکى وحشت زا سرگردان مى شوند.

این تشبیه، دو واقعیت را در زمینه نفاق روشن مى سازد؛ اول اینکه طرف مقابل منافقان، خداوند متعال است، و دیگر آنکه نفاق و دوروئى براى مدت طولانى نمى تواند مؤثر واقع شود. ممکن است منافقین براى مدت کوتاهى از مزایاى هر دو جناح کفر و اسلام بهره گیرند، ولى این امر همچون شعله ضعیف و کم دوامى در بیابانی تاریک و در معرض وزش طوفان ها پایدار نمانده، و سرانجام چهره واقعى نفاق آشکار می شود، و به جاى کسب موفقیت و محبوبیت، منفور و مطرود خواهند شد و همانند کسى که در بیابان راه را گم کرده و چراغ را از دست داده سرگردان مى مانند.

در زندگى انسان بیراهه ها فراوان است (ظُلُمَات)، اما خط مستقیمی که به سر منزل مقصود مى رود یکى بیش نیست (صراط). چراغ پرفروغى لازم است که پرده هاى ظلمت را بشکافد و در برابر طوفان ها مقاومت کند، و آن چیزى جز چراغ عقل و ایمان، و خورشید وحى نیست. در حالى که نفاق اگر پرتویى هم داشته باشد، تنها محیط کوچکى را براى مدت کوتاهى روشن مى کند. این نور مختصر، نیز بر اثر تقلیدهاى کورکورانه و تعصب هاى غلط و لجاجت ها و دشمنی ها، در تاریکی ها گم می شود، و همین است که سرانجام چشم بینا و گوش شنوا و زبان گویا را از آنها خواهد گرفت.

 

پ.ن: برگرفته از تفسیر نمونه و نور