«آن خدایی که برای شما زمین را گستراند و آسمان را برافراشت و فرو بارید از آسمان آبی که به سبب آن میوههای گوناگون روزی شما گردید، پس کسی را همتای او قرار ندهید در حالی که میدانید (بی همتاست)»
سوره مبارکه بقره-آیه 22
در سراسر قرآن کریم همواره حس تعقل و تفکر در انسان بر انگیخته می شود تا انسان مسیر زندگی خویش را گم نکند. درحقیقت، پای صحبت پروردگاری نشسته ایم که به جایگاه عقل و برهان در انسان آگاه است و لذا برای هر حکمی دلیلی می آورد؛ حتی برای پرستش خود.
در سراسر قرآن کریم پای صحبت پروردگاری نشسته ایم که به جایگاه عقل و برهان در انسان آگاه است و برای هر حکمی دلیلی می آورد؛ حتی برای پرستش خود.
اینچنین است که پس از اشاره به خلقت انسان ها، نعمت های دیگری ذکر می شوند که هرکدام خود سرچشمه ی نعمت های فراوان دیگرند. این نعمت ها آنچنان زنجیروار به هم متصل اند و منطقی عمل می کنند که نمی توان باور کرد از پس حادثه ای کور شکل گرفته باشند.
آفرینش زمین یکی از این نعمت هاست. مرکب راهوارى که انسان را بر پشت خود سوار کرده و با سرعت سرسام آورى در فضا در حرکت است، بدون آنکه کمترین لرزشى بر ساکنین خود وارد کند. تعبیر به «فراش» تعبیر زیبائى است، نه تنها مفهوم گستردگی می دهد، بلکه مفهوم مفروش بودن و فراهم بودن اسباب زندگی، و همچنین آرامش و استراحت را در بر دارد و گرم و نرم بودن و در حد اعتدال قرار داشتن نیز در مفهوم آن افتاده است.
سقف بلورین آسمان همچون سدی پولادین زمین را در برابر رگبار پراکنده سنگ هاى آسمانى حفاظت می کند، و در عین حال مانع دریافت اشعه حیاتبخش و زندگى آفرین خورشید نیست.
از همین آسمان باران می بارد. آبى حیاتبخش و زندگى آفرین که مایه آبادی و شالوده همه نعمت هاى مادى است. آبی که دانه دانه و پی در پی فرود می آید، تا فرصت فرو رفتن در زمین را داشته باشد و به درختان و مزارع آسیب نرساند.
از برکت همین باران بى رنگ میوه های هزار رنگ و روزی های متنوع نصیب انسان ها مى شود.
این چرخه الهى از یک سو رحمت وسیع و گسترده خداوند متعال بر همه بندگانش را مشخص مى کند و از سوى دیگر قدرت او را به رخ می کشد. پس چگونه ممکن است شریکی برای او قرار دهیم؟! چگونه ممکن است خواست خود یا دیگر موجودات و جمادات را شریک خداوند متعال قرار دهیم، درحالیکه نه ما را آفریده اند و نه روزى مى دهند، و نه کمترین مواهبی از ناحیه آنها متوجه انسان می شود!
پ.ن: برگرفته از تفسیر نمونه و نور